در پی تغییر نگاه در نویسندگان ساکن تهران و دیگر منطقه ها کشور هستیم

به گزارش وبلاگ جزیره، سرویس کودک و نوجوان خبرنگاران (ایبنا)، هامون طهماسبی، متولد سال 1364، دانشجوی دکترای مدیریت دانشگاه صنعتی شریف، دبیر مرکز توسعه پایدار پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف، پژوهشگر، مشاور و مدرس در حوزه های توسعه پایدار، مسئولیت اجتماعی سازمان ها، محرومیت زدایی، گزارش پایداری و کارآفرینی اجتماعی است.

در پی تغییر نگاه در نویسندگان ساکن تهران و دیگر منطقه ها کشور هستیم

او علاوه بر این، دبیر مجموعه سرزمین جاودانی من هم بوده است. هر جلد از این مجموعه به یک منطقه در یک استان اختصاص دارد و در حالی که یک داستان محلی را روایت می نماید، بچه ها را با آداب و رسوم، فرهنگ، نوع پوشش، منطقه ها تاریخی و... هر منطقه آشنا می نماید. با طهماسبی درباره محتوای این مجموعه و هدف تدوین آن صحبت نموده ایم. این گفت وگو را در ادامه می خوانید:

- درباره مجموعه سرزمین جاودانی من برایمان شرح دهید.

مجموعه سرزمین جاودانی من یک پویش غیرانتفاعی برای فراوری داستان و شعر مصور کودک و نوجوان است. در اینجا ما با یک فرآیند مشارکتی فراوری کتاب روبرو هستیم. در فراوری هر اثر، نه فقط نویسنده و تصویرگر بلکه مجموعه ای از افراد نقش ایفا می نمایند که کتاب ها با سه ویژگی فراوری شوند. شاید هیچ جریانی این ویژگی ها را به صورت پیوسته دنبال نمی نمایند. ویژگی اول این است که تمام نویسنده ها و تصویرگرهای این مجموعه خارج از تهران و مرکز هستند و بویژه بیشتر هم تمرکز بر روستاها و شهرهای حاشیه ای و منطقه ها کم برخوردار است؛ چرا که یکی از دغدغه های ما این بود که فعالان فرهنگی منطقه ها مختلف کشور وارد فعالیت فراوری محصول فرهنگی شوند که در اینجا بهانه ما ادبیات کودک و نوجوان بود. نویسنده و تصویرگر هر کتاب محلی است و متناسب با داستان هر منطقه، تصویرگر و نویسنده داستان، محلی همان منطقه هستند. در صفحه دوم هر داستان درباره نویسنده و تصویرگر شرح داده ایم که اهل کدام روستا و منطقه اند.

ویژگی دوم این مجموعه این است که داستان ها و شعرها در بستر بومی اتفاق می افتند. به عنوان مثال داستان پل در یکی از روستاهای منطقه هورامان کردستان اتفاق می افتد؛ یعنی هر داستان در بستر منطقه جغرافیایی و فرهنگ معینی اتفاق می افتد و کودک هم که کتاب را می خواند، متوجه می گردد که با بستر جغرافیایی و فرهنگی خاصی رو به رو است. مثلا کتاب گنج واقعی درباره پسربچه ای است که در یک خانواده ماهیگیر در روستای دشتیاری در استان سیستان و بلوچستان زندگی می نماید یا کتاب پازن یکی دیگر از کتاب هایی است که در دست انتشار داریم. داستان این کتاب در دشت سوسن ایذه اتفاق می افتد. در این مجموعه پُر از عناصر و سوژه های محلی است؛ البته به این معنی نیست که داستان ها محلی و فولکلور هستند، بلکه داستان ها نو هستند و خلق می شوند. در این داستان ها به عناصر، شخصیت ها، ویژگی های لباس و زبان هر منطقه اشاره می گردد و به زبان فارسی هم هستند؛ چرا که هدف ما این بود مجموعه برای خواندن و مطالعه همه بچه ها راحت باشد.

ویژگی سوم نیز این است که تمام کتاب ها، درون مایه ها و پیغام هایی دارند که به رشد بینش و نگرش و دانش بچه ها یاری می نمایند؛ این ویژگی به این علت است که مخاطب کتاب بتواند شهروند مؤثرتری برای سرزمینش باشد. مخاطبی باشد که در آینده بتواند در کشورش تحولی ایجاد کند و باعث توسعه، پیشرفت و آبادانی کشور گردد. در اصل هدف پنهان این مجموعه، داشتن رویایی است که گوشه و کنار سرزمین مان تبدیل به مکان هایی برای زندگی و جاودانی گردد. امید داشته باشیم که مخاطب این کتاب پایه کار تحول و ساختن آینده بهتر شوند برای سرزمین جاودانی ما که ایران است. شاید خیلی از کتاب های کودک و نوجوان، صرفا کارکرد تفریح داشته باشند یا به خلاقیت بچه ها یاری می نمایند یا یک سری آداب مثل مسواک زدن و غذا خوردن را آموزش می دهند. مجموعه ما دغدغه توسعه و دغدغه یاری به پرورش نسلی را دارد که باعث پیشرفت آینده کشور می گردد. کتاب های ما حتی اگر در منطقه ها محروم هم نوشته شده باشند، باز هم سرشار از حس مثبت به آن منطقه هستند؛ برای بچه هایی که بومی آن منطقه هستند و از خواندن کتاب درباره منطقه خودشان، احساس غرور می نمایند و بچه هایی که در آن منطقه زندگی نمی نمایند و ترغیب می شوند که به آنجا بروند.

یکی دیگر از پیغام هایی که در این مجموعه به آن پرداخته شده، حس مسئولیت پذیری اجتماعی و بی تفاوت نبودن به جامعه اطراف است. به عنوان مثال در داستان خورشید و هامون دختری به نام خورشید هست که فرق او با دوستانش در این است که به خشک شدن دریاچه هامون بی تفاوت نیست و دوست دارد کاری بکند و در دنیای بچه هاه اش قدم هایی برمی دارد که برای بزرگسالان الهام بخش می گردد. از دیگر پیغام هایی که در این مجموعه به آن پرداخته شده، توجه به محیط زیست، کمبود آب، حفظ مراتع و جنگل ها، تشویق به علم آموزی و... است.

- هدف شما از نگارش این مجموعه چه بود؟

در اصل در این مجموعه یک پویش راه اندازی شده و نگارش کتاب ها، بخشی از این هدف بوده است؛ چرا که نگارش کتاب، احتیاج به تصویرگر، نویسنده، آموزش، گروه سازی و کار گروهی، پشتیبانی، ویراستاری و... دارد. در اینجا این پویش خیلی دغدغه محور شکل گرفته است؛ یعنی پاسخ به خلایی است که در ادبیات کودک و نوجوان کشورمان وجود دارد.

امروزه با تمرکزگرایی شدیدی که در ادبیات کشورمان داریم، مسیر خوبی در انتظار بچه ها مان در این حوزه نخواهد بود. بهتر است به این شیوه بگویم که درواقع بخش مهمی از ظرفیت های ادبیات کودک و نوجوان کشورمان بالفعل نخواهد شد. به عنوان مثال اگر به یک کتابفروشی برویم که در آنجا صد اثر کودک و نوجوان هست، می بینیم که هر صد کتاب در تهران فراوری شده و نویسنده و تصویرگر ساکن تهران هستند. متأسفانه این خبر خوبی برای ادبیات کودک و نوجوان نیست؛ چرا که ایران کشور بزرگی است و در آن گوناگونی فرهنگی، سبک زندگی، ارزش ها و نگرش های مختلف داریم. بالتبع وقتی نویسنده ای در تهران است و می خواهد اثری خلق کند، به جز موارد استثنا، یک اثر طبیعی خودجوش، بازتابی است از تجربه زیسته آن نویسنده. بنابراین چنین نویسنده ای متناسب با احتیاجهای افراد پیرامونش می نویسد.

اما بخش اعظمی از بچه های ایران، در تهران زندگی نمی نمایند. آنها در خانواده های مختلف با طبقه های اجتماعی و فرهنگ و ارزش های مختلف زندگی می نمایند. به همین علت است که در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان می بینیم آثار کمی درباره یک منطقه خاص از کشورمان خلق شده باشد. به عنوان مثال دریاچه هامون با آن همه عظمت و اهمیت و سابقه تاریخی، در آثار کودک و نوجوان جایی ندارد. البته ما در مجموعه سرزمین جاودانی من توانستیم اولین اثر مصور درباره دریاچه هامون را فراوری کنیم. علاوه بر این، خیلی از موضوع های دیگری هم هست که در ادبیات کودک و نوجوان به آن پرداخته نشده؛ در صورتی که دغدغه بچه های شهرها یا روستاهای دیگر بوده و این دغدغه را نویسنده ای که لزوما ساکن تهران است نمی تواند به آن بپردازد. بنابراین باید چنین کتاب هایی که دغدغه بچه های منطقه ها دیگر ایران است، فراوری گردد و بخشی از احتیاجهای دیگر بچه های سرزمین مان را که پاسخ داده نشده، پاسخ دهد.

مجموعه سرزمین جاودانی من در پی این است که تغییر نگاه ایجاد کند؛ هم در نویسندگانی که در تهران زندگی می نمایند و هم در نویسندگانی که در منطقه ها دیگر هستند. این مجموعه به نویسندگان تهرانی یاری می نماید که به موضوعات متنوع تری فکر نمایند؛ آنها را تشویق می نماید که به موضوعات محلی هم بپردازند و توجه شان به دغدغه بچه های دیگر هم جلب گردد. این مجموعه یاری کرد که از استعدادها و ظرفیت های فعالان دیگری که در حوزه کتاب و در منطقه های در خارج از تهران و بویژه در منطقه ها روستایی و کم برخوردار زندگی می نمایند هم استفاده کنیم. شاید چنین افرادی نتوانند از نظر معیارهای فنی اثری را خلق نمایند که جایزه ببرد؛ اما اثری را خلق می نمایند که به عنوان یک محصول ارزشمند و اثرگذار، مصرف فرهنگی گردد و بخش بزرگی از احتیاجهای بچه های همان منطقه یا منطقه ها دیگر را پاسخ دهد.

این مجموعه کارکرد دارد و درواقع کارکرد پاسخ داده نشده هم دارد. ما در این مجموعه در پی این نیستیم که با استانداردهای فنی روز ادبیات کودک و نوجوان رقابت کنیم؛ اگر چه کوشش می کنیم کیفیت آثار بهتر و بهتر و تا حد امکان استانداردها رعایت گردد. ناگفته نماند که برخی از کتاب های ما، از سوی شورای کتاب کودک و نوجوان در برخی از استان ها جایزه برده یا به عنوان نامزد انتخاب شده اند. در این مجموعه کوشش شده است که برترینِ یک نویسنده و برترینِ یک تصویرگر ارائه گردد. سرزمین جاودانی من هدفش صرفا فراوری کتاب کودک و نوجوان نیست؛ بلکه ادبیات کودک و نوجوان برایش ابزاری است جهت تحقق دغدغه توسعه، تحول، آبادانی و پیشرفت در آینده کشور. ما برای اینکه آینده بهتری داشته باشیم به نسلی احتیاج داریم که نگرش های بالایی درباره توسعه و پیشرفت داشته باشد. سرزمین جاودانی من از دل یک مجموعه به نام مدرسه توسعه پایدار متولد شده است.

ما می توانستیم خلق این مجموعه را به دست تصویرگران یا نویسندگان کاملا حرفه ای بسپاریم؛ اما چنین روندی یک جریان پایدار نیست. دیده ایم که گاهی اوقات به سفارش یک نهاد به یک انتشارات، مجموعه ای فراوری شده؛ ولی ادامه دار نبوده است. مسئله بعدی هم این است که اتفاق توسعه ای را رقم نمی زند. ما به شدت معتقدیم که توسعه باید درون زا باشد و فعالان فرهنگی و هنری مختلف کشور باید پای کار بیایند و اعتمادبه نفس داشته و نباید صرفا مصرف نماینده باشند؛ چرا که خودشان حرف هایی برای گفتن دارند. این درست نیست که خوراک فکری بچه هایمان از جای دیگری تأمین گردد. امید داریم که از قِبَل این جریانی که در حال شکل گیری است، تحولی فرهنگی و اجتماعی رخ دهد از این جنبه که انگیزه ای در فعالان آن منطقه شکل بگیرد. ما به وضوح دیده ایم که نویسندگان و تصویرگرانی که با ما کار کردند، امید و انگیزه بیشتر و جسارت این را پیدا کردند که قدم های بزرگتری بر دارند؛ اعتمادبه نفس بیشتری پیدا کردند و خودشان هم به بهبود شرایط اجتماعی در منطقه شان یاری کردند. علاوه بر این برای مابقی فعالان منطقه خودشان هم الهام بخش بودند. این مجموعه حتی برای بچه ها و نوجوانان که نسل آینده کشور هستند، الهام بخش است؛ چرا که وقتی کودکی نام فردی را که در شهر خودش زندگی می نماید روی کتاب می بیند، این انگیزه را پیدا می نماید که در آینده او هم می تواند کتاب بنویسد یا یک کار برای تغییر و تحول در شهرش انجام دهد. مجموعه این ذهنیت را ایجاد می نماید که پیروز شدن تنها با مهاجرت به تهران میسر نمی گردد و می توانیم در شهر خودمان بمانیم و پیشرفت کنیم. ما نمی توانیم بگوییم که سرزمین جاودانی من تنها یک هدف را دنبال می نماید؛ بلکه چندین هدف در زیر یک چتر بزرگ را دنبال می نماید. این مجموعه یاری می نماید که زیست مسالمت آمیزتری در کنار هم داشته باشیم.

یکی دیگر از اهداف مجموعه سرزمین جاودانی من یاری به نویسندگان و تصویرگران محلی است: چه از نظر دیده شدن و چه از نظر معیشتی. به طور میانه بیش از 50 درصد درآمدهای این مجموعه به نویسندگان و تصویرگران و پدیدآوران محلی اختصاص پیدا می نماید.

در خاتمه هم باید این نکته را یادآور شوم که راه اندازی این پویش به سفارش هیچ دستگاه دولتی نبوده و یک ایده کاملا مردمی بوده است. خوشبختانه تا به حال از این ایده بازخوردهای خیلی خوبی گرفته ایم که همین موضوع باعث شد انگیزه پیدا نموده تا در دیگر منطقه ها ایران هم فعالیت کنیم. این پویش سهام دار ندارد و قرار هم نیست داشته باشد.

- شهرها و منطقه های که درباره آن داستان نوشته اید، بر چه اساسی انتخاب شده اند؟

بیشتر اصرار ما این بود که داستان ها از منطقه ها حاشیه ای و کم برخوردار و دور از کلان شهرها باشد. اگر به کتاب های این مجموعه نگاه کنید، می بینید که بیشتر داستان ها از منطقه ها مرزی کشور یا منطقه های است که حتی از آن اسمی شنیده نشده و ناشناخته اند. کم برخوردار بودن آن منطقه برایمان مهم است. هدف مان این بوده که نشان دهیم در منطقه ها کم برخوردار هم می توانیم خیلی از کارها را انجام دهیم و به تبع آن هم در منطقه آبادتر بیشتر می توانیم تغییر و تحول ایجاد کنیم.

انتخاب های بعدی بسته به ارتباط هایمان است. گاهی وقت ها هم درخواست از سوی مردم همان منطقه بوده که از ما خواسته اند به آنجا برویم و داستان آنها را روایت و کتاب فراوری کنیم. برنامه ما این است که در هر استان دست کم یک منطقه را پوشش دهیم. تا به حال به 10 منطقه ورود نموده ایم که از چهار منطقه خروجی داشته و کتاب فراوری نموده ایم. از سال 1397 توانستیم 12 جلد کتاب از چهار منطقه منتشر کنیم. سال جاری هم از سه منطقه، شش جلد کتاب منتشر خواهد شد.

بعلاوه در شش منطقه ایذه در خوزستان، رامیان در گلستان، درگز در خراستان رضوی، سیاه گل در گیلان، لنده و دیشموک در کهگیلویه و بویراحمد و دشت مغان در اردبیل، فرآیند فراوری کتاب در جریان است. در انتخاب هر منطقه چند مورد دیگر را هم در نظر می گیریم؛ اول اینکه آن منطقه چقدر از نظر وجود فعالان فرهنگی مستعد است؛ آیا در آن منطقه نهادهای حمایتی وجود دارد که بتوانیم از حمایت آنها بهره ببریم؟ و اینکه آن منطقه غنای تاریخی و فرهنگی پررنگی داشته باشد که دست مایه سوژ های آثار گردد.

- چگونه با نویسنده ها و تصویرگران هر کتاب آشنا شدید و ارتباط برقرار کردید؟

ما برای پیدا کردن نویسندگان و تصویرگران هر منطقه، یک فرآیند و دستورالعمل معین داریم. در چهار سال گذشته تمرکز ما بر این بوده که بتوانیم به یک فناوری یا تکنولوژی دست پیدا کنیم که بتوانیم در منطقه ها کم برخوردار حتی بدون سفر به آن منطقه، وارد شویم. خیلی از نویسندگان یا تصویرگرانی که کار تألیف این مجموعه را برعهده داشته اند، در منطقه های زندگی می نمایند که حتی ما یک بار هم به آن منطقه سفر ننموده ایم؛ اما توانستیم در آن منطقه افرادمان را پیدا کنیم و تیم هایمان را تشکیل دهیم و به آنها آموزش دهیم، وارد فرآیند فراوری مشارکت کتاب شویم و کتاب ها را پشتیبانی و ویراستاری کنیم و افراد را هدایت کنیم: چه در مرحله شعرنویسی و داستان نویسی و چه در مرحله تصویرگری. برای پیدا کردن نویسندگان و تصویرگران در منطقه از یک سری سرنخ ها در منطقه استفاده می کنیم. این سرنخ ها می تواند نهادی مانند کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان باشد یا انجمن نویسندگان محلی، معرفی دهان به دهان، شبکه های اجتماعی، ارتباط های خودمان با فعالان منطقه و... . بعد از اینکه افراد را پیدا کردیم، نمونه کارهایشان را می بینیم، ارزیابی می کنیم و در خاتمه هم انگیزه اجتماعی افراد را می سنجیم. این برایمان مهم است افرادی که در مجموعه سرزمین جاودانی من مشارکت می نمایند، یک نگاه اجتماعی پررنگ هم چه در سطح ستاد و چه در سطح منطقه ها داشته باشند.

این فرآیند اجزای مختلفی دارد که شاید در ابتدا خیلی هم سخت باشد. زمانی که ما می خواستیم این کار را آغاز کنیم خیلی از بزرگان حوزه کودک و نوجوان به ما گفتند که این کار شدنی نیست؛ چون نظر آنها این بود که ورود به بازاری که تقریبا بیشتر آن در انحصار تهران است و حالا به منطقه کم برخوردار رفتن و آن هم تقریبا بدون هیچ بودجه دولتی، سخت است. ما برای اینکه بتوانیم تک تک این اجزا را شکل دهیم و الگوی آن را بسازیم، خیلی کوشش نموده ایم.

در خاتمه هم باید یادآوری کنم که در گذشته تمرکز ما بیشتر فراوری کتاب بود؛ چون کار تخصصی و دشواری بود؛ ولی تمرکز دوره بعد ما بر ترویج و فروش کتاب است که هم بتوانیم درآمدزایی کنیم و هم هزینه های پویش را جبران کنیم و هم کتاب ها را به دست همه بچه ها برسانیم. در این مسیر هم از همه افرادی که دوست دارند ما را در این زمینه همراهی و حمایت نمایند، استقبال می کنیم.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "در پی تغییر نگاه در نویسندگان ساکن تهران و دیگر منطقه ها کشور هستیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "در پی تغییر نگاه در نویسندگان ساکن تهران و دیگر منطقه ها کشور هستیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید